۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

وقتی که دیگر توجیهی باقی نمی ماند!!

احمد جنتی در نماز جمعه این هفته تهران:

پرچم مبارزه با آمریکا و مرگ‌ بر آمریکا باید همیشه افراشته باشد و اگر قرار باشد این نظام، انقلاب و اسلام پابرجا باشد و مردم راحت زندگی کنند پرچم مقابله با دشمن همیشه باید افراشته باشد.چرا عده‌ای این حقایق را نمی‌فهمند و یا می‌فهمند و خود را به نفهمی می‌زنند و وقتی کنگره آمریکا 55 میلیون دلار برای تضعیف نظام جمهوری‌اسلامی اختصاص می‌دهد به این معنی است که قصد دارد با خدا و مردم جنگ کند و اختصاص بودجه آن‌ها برای جنگ با خدا و مردم است".


سال هاست که از تریبون های رسمی کشور چنین سخنانی به گوش می رسد؛سخنانی که در آن تلاش می شود تا به مردم القا شود که این رژیم حکومتی الهی است و مشروعیتش را از خدا می گیرد و بعد بلافاصله نتیجه گیری  شود که مخالف با این نظام محارب است و  پس از آن مجوز سخیف ترین برخوردها با آن نیز توسط شرع دروغین شان صادر می گردد. این حکایت سی سال گذشته این حکومت است.حکومتی که در ابتدا با کشتار و اعدام مخالفانش استقرار پیدا کرد و اکنون سی سالگی اش را در خونابه نداها و سهراب ها جشن می گیرد.
اکنون یکی از عناصر کلیدی و رهبران بزرگ کودتا در نماز جمعه  از استراتژی بقاء و استمرار نظام طی سی سال گذشته رسما پرده برداری می کند:
((اگر قرار باشد این نظام، انقلاب و اسلام پابرجا باشد و مردم راحت زندگی کنند پرچم مقابله با دشمن همیشه باید افراشته باشد.))
آری سی سال است که به نام مبارزه با استکبار جهانی و استقلال، ملت ایران تحت شدیدترین فشارها قرار گرفته اند. همه عقب ماندگی ها،حقارت ها و نا به سامانی ها به گردن شیطان بزرگ و ایادی جهان خوارش است.ملت ایران باید همواره در سالروز به اصطلاح آزادی شان به جای جشن گرفتن این روز مشت های گره کرده و بغض های فرو خفته خود را نثار امریکا و اسرائیل کنند که چه؟؟؟ که ایشانند عامل توقف و سکون ابدی این کشور!! که اینانند مانع پیشرفت ما !! که اینانند که قصد دارند حاکمیت کفر و بی دینی را بر این کشور مجددا حاکم کنند!!!
و اما وی در بخش دیگری از سخنش این مسئله را به حکومت الهی ربط می دهد؛ مخالف این مرام مخالف حکومت خداست و خواستار جنگ با خدا و مردم است!!

سالیان سال است که ذهن این ملت به خصوص کودکان انقلاب و هم نسلان ما که از همه جا بی خبر در این زمانه به دنیا امده ایم  با این حرف ها پر شده  و به ما تلقین شده که بدون هیچ حرف و سوالی سخن ایشان را بپذیریم.چرا؟؟به این دلیل که حکومت ،حکومت عدل الهی است ورهبرش نائب امام زمان است.برخی از ما نیز به خاطر این که دچار عذاب الهی نشویم سال هاست که سکوت کرده ایم و دم برنمی آوریم!!
دم بر نمی اوردیم که چرا کشوری با این همه منابع و ذخایر و در حالی که در زمان پیش از این انقلاب حرف اول را در منطقه می زد اکنون به این وضع دچار شده است؟
دم بر نمی اوردیم که چرا در حکومت امام زمان این همه جرم و جنایت رواج دارد؟اگر فساد وفحشا در جامعه به صورت بارز رخ نمی نماید اما در پستوها و نهان خانه ها چه خبر است؟
دم بر نمی اوردیم که چرا هنوزحاکمان رانت خوار و ثروت اندوز این بار در پوشش دین بر مردم حاکمند و البته فقرا و دردمندان جامعه روز به روز بدبخت تر و فلاکت زده تر می شوند.

و هزاران پرسش بی پاسخ دیگر که سال ها  ذهن ما را مشغول کرده بود ولی  یا اینکه توجیهات حاکمانمان را منطقی پنداشتیم یا در خوش بینانه ترین حالت جرات به زبان اوردنش را نداشتیم.
این ماجراها تا خرداد امسال ادامه داشت؟هنوز در اعماق وجودمان دلیلی برای بازایستادن از ادامه این مسیر تلخ نداشتیم.با خود می گفتیم رژیم سابق جنایتکار بود و خون های زیادی از جوانان ملت را ریخت. اما این حکومت در نهایت نام اسلام را با خود یدک می کشد و لااقل از روی رافت اسلامی هم که شده هیچ گاه مخالفینش را کشتار و سرکوب نخواهد کرد.هنوز صدای اعتراضی تا ان روز به گوش نمی رسید پس دلیلی برای نارضایتی وجود نداشت.
اما خرداد 88 حجت را تمام کرد.همه آزادی خواهان ایران به امید بازگشت کشور به آزادی و دموکراسی تمام هم و غم وامال و ارزوهای خود را زیر پرچم سبز میرحسین موسوی جمع کردند تا شب تیره ما را سحری باز رسد... همه چیز رویایی پیش رفت!شور و نشاطی وصف ناشدنی سراسر کشور را فرا گرفته بود اما...همه چیز خراب شد؛ زمین و زمان روی سرمان ویران شد وما باور نکردیم و خواستیم اعتراض کنیم و اعتراض کردیم ؛ همین... ولی...همه دیدیم که چه شد...آن لحظه بود که دیگر هیچ توجیهی برایما باقی نماند؛اکنون دیگری امید برای ادامه مسیرتاریک پیش رو باقی نمانده؛ هرچه تلاش می کنیم راه بازگشتی پیدا نمی کنیم.همه تابوهای قبلی در نظرمان شکسته است.اکنون گرفتن تقاص خون های به ناحق ریخته شده  جوانان وطن بر دوش ما سنگینی می کند،دیگر نفس مان بالا نمی اید تنفس در هوای آلوده دروغ و ریا و دین فروشی سخت شده است؛ دیگر تنها راه قیام در مقابل خدایی است که تنها کارکردش حفظ حاکمیت واپسگرایی است.
اکنون اما خدای احد و واحد در درون همه ما اینگونه نجوا می کند نگذارید که با نام دین برشما ظلم کنند چون حکومت بر کفر باقی می ماند و بر ظلم نه...و درنهایت به ما قول می دهد که؛
ان تنصروالله ینصرکم ...پس نترس خدا هم تا آخر با ماست.

۲ نظر:

  1. سلام
    خوبي ؟ فكر كنم من رو خوب يادت بياد . امروز به وبلاگ قبليت سر زدم . فكر كردم مثل من رفتي و بي خيال شدي . يه لحظه ديدم ادرس جديده تو خيلي خوشحال شدم . اينهمه خستگي ناپذيري قابل تحسينه . خسته نباشيد .پست جديد هم عالي بود . اينها كه به دروغ پردازي عادت كردن اينم روش . با باز هم امدم پس از يكسال بروزم . خوشحال ميشم تشريف بياري . يا علي

    پاسخحذف
  2. سلام. چرا بايد کشوري ديگر در امور داخلي کشورما دخالت کنند.

    آيا ما نمي توانيم خودمان دولت کودتا را از طريق هاي زياد تحريم کنيم.

    به امید آزادی همه زندانیان سیاسی در بند دولت کودتا

    پاسخحذف