۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

باعوام فریبی دست های خونین طاغوتیان پاک نخواهد شد...

این طور که از شواهد و زمینه سازی ها بر می آید ازامروز اکثر زندانیان سیاسی و بازداشتی های اخیر آزاد می شوند. این خود نقطه روشنی در میان صفحه سیاه نظام در دوماه اخیر به شمار می رود. هر چند مشخص نیست که در این زندان ها و بازداشت گاه های مخوف تاکنون چه اتفاقاتی رخ داده و زندانیان وادار به چه نوع اعترافاتی شده اند..

از دیگر سو سکوت مقامات عالی رتبه نظام و شخص رهبری در این ماجرا این حقیقت را به اثبات رساند که تمام این پروژه طرحی از پیش برنامه ریزی شده برای سرکوب وخاموشی کامل شعله های اعتراض در سراسر کشور بوده که توسط حاکمیت کلید خورده بود.

درگیری ها و کشتار و بازداشت معترضین یک روز پس از اولتیماتوم خامنه ای به معترضین و رهبران آنها شکل گرفت که در نهایت منجر به کشته شدن ده ها و شاید صدها نفر از هموطنان و مجروح و بازداشت کردن هزاران نفر دیگر شد.بازداشتی هایی که جسد شکنجه شده برخی از آنها به خانواده هایشان تحویل داده شد.

میرحسین موسوی رهبر جنبش سبز و دیگر رهبران اصلاح طلب با نامه نگاری دیدار و سخنرانی های خود آن چیزی را که در توان داشتند برای جلوگیری از این رفتار وحشیانه حاکمیت به انجام رساندند ولی این حاکمان اقتدار طلب بودند که در این مدت در بایکوت رسانه ای بدترین رفتارها و خشن ترین سرکوب ها را با معترضین انجام دادند و مشروعیت نیم بند خود را نیز در نزد ملت کاملا بر باد دادند. چنین حکومتی را نامی جز طاغوت نهادن خطاست.اگر روزی جنایت های رژیم چون قتل های زنجیره ای و واقعه کوی دانشگاه آنچنان در نزد افکار عمومی ملت شناخته نشده بود اما اکنون سندهای آشکاری چون ندا اقا سلطان سهراب اعرابی و .... و این اخر محسن روح الامینی که از قضا و از بدشانسی ایشان از فرزندان یکی از کارگزاران نظام به شمار می رود ظلم این طاغوتیان را بیش از پیش آشکار کرده و صدای ناقوس سقوط شان بیش از پیش شنیده می شود.

اکنون نیز این رفتارهای عوام فریبانه چون دستور رهبری برای تعطیلی بازداشتگاه کهریزک یا نامه احمدی نژاد به هاشمی شاهرودی در مورد آزادی بازداشتی ها هیچ گاه دستان آلوده به خون جنایتکاران را پاک نخواهد کرد و بنا بر وعده الهی زمان نابودی ظالمان نزدیک است.

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

به داد زندانیان ما برسید

امروز داشتم یادداشت های بالاترین را می خواندم اول چشمم خورد به مصاحبه پدر محسن روح الامینی یکی از اعضای عالی رتبه ستاد محسن رضایی که در ان وی با ذکر وقایعی که منجر به تحویل جسد پسر مظلومش شده بود رخداد های وحشتناکی را بازگو می کند:


جنازه اش را که دیدم متوجه شدم که دهانش را خرد کرده اند. فرزندم انسان صادقی بود. دروغ نمی گفت. مطمئنم هرچه از او سؤال کرده اند، درست پاسخ داده است. آنها احتمالاً نتوانسته اند، صداقت او را تحمل کنند و وی را به شدت، کتک زده و زیر شکنجه کشته اند. با عنایت مسؤولین، پرونده پزشکی او را مطالعه کردم، محل فوت او را لاک گرفته بودند. مشخص شد که بعد از مجروح شدن، به او نرسیده اند تا خون او عفونی شده و دچار تب شدید بالای 40 درجه گردیده و از شدت تب، دچار بیماری مننژیت شده است. او را ساعت سه و نیم بعد از ظهر چهارشنبه به عنوان فرد مجهول الهویه به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و صبح روز پنج شنبه جسد او را به سردخانه تحویل می دهند. آنها، پس از یک هفته، ما را در جریان قتل فرزندم، قرار دادند. برای تحویل جسد، از ما تعهد گرفتند که شکایتی از کسی نداریم.

در مصاحبه ای دیگر همسر شهید زنده ما سعید حجاریان مشاهدات عینی خود را در دیدار کوتاه خود با همسرش این گونه بیان می کند:


از زندان اوین صدای هَل مِن ناصر یَنصُرنی به گوش می‌رسد، جان سعید در خطر است، آیا در ایران کسی نیست وی را نجات دهد؟" دکتر مرصوصی با اعلام اینکه سعید را در مقابل دوربین نشانده بودند و با حضور چندین مامور امنیتی نمی‌توانست بگوید بر او چه گذشته است گفت:" سعید با رنگی زرد و پریده و ضعف شدید بدنی و افسردگی شدید در کل ملاقات اشک می‌ریخت." وی با اشاره به بوی بدی که از بدن سعید احساس می‌شد گفت:"سعید گفته است که وی را زمان زیادی زیر آفتاب نگه داسته‌اند. که به نظر می‌رسد برای اینکه سعید را تحت فشار قرار دهند او را زیر آفتاب داغ تابستان نگه داشته‌اند. که با توجه به وضعیت جسمی سعید، این کار می‌تواند برای او مشکلات قلبی عروقی ایجاد کند." زینب حجاریان نیز در مصاحبه ای با شبکه تلوزیونی بی بی سی به نقل از پزشکان سابق سعید حجاریان از احتمال ابتلای پدرش به هپاتیت ویروسی و بروز عوارض جانبی آن بر مغز و اعصاب او خبر داده بود. به گفته او در این مصاحبه پزشک آقای حجاریان علت بروز زردی در او را ناشی از دو مشکل می‌داند؛ یا ناشی از بروز هپاتیت ویروسی به علت گرمای تابستانی تهران و وضع نامناسب بهداشتی زندان است و یا مصرف کنترل نشده دارو باعث آسیب‌دیدگی کبد شده است .

مشخصا این مشتی است نمونه خرواری انبوه که متاسفانه با سکوت کثیف مسولان رژیم همراه بوده است فضای اختناق حاکم بر رسانه های کشور هم به هیچ وجه اجازه نمی دهد تا اطلاع رسانی درستی از این جنایت صورت گیرد و متاسفانه اکثریت مردم از عمق فاجعه هایی رخ داده هیچ گونه اطلاعی ندارند.وظیفه جنبش در شرایط حاضر تلاش وتمرکز برای آزادی زندانیان در بند مان است. نباید لحظه ای دست از آگاه سازی مردم در شرایط اختناقی کنونی دست برداریم.خدایا در این لحظات تو یار و یاور مظلومین هستی



۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

چرا جنبش سبز جهانی می شود...

دیروز سوم مرداد ماه و 25 ژوییه در سرتاسر کشورهای جهان روز (اقدام) برای حقوق بشر در ایران نام گرفته بود.در بیشتر کشور های دنیا مردم با برگزاری تجمعات در خیابان ها و تحصن مقابل سفارت ایران در آن کشورها همراهی و همدلی خود را با جنبش سبز و بزرگ مردم ایران برای سرنگونی استبداد دینی اعلام کردند.
این که جنبش سبز و نوپای مردم ایران اینگونه با استقبال جهانیان روبه رو می شود و باعث شکل گیری صحنه ها و تصاویر غرور انگیزی چون تومار بیش از یک کیلومتری در پاریس و مابین برج ایفل و دیوار صلح می شود نشان از اوج احترام و توجه مردم سرتاسر دنیا به جنبش مردمی ایران است که در صورت به نتیجه رسیدن باعث خواهد شد که با توجه به ویژگی های منحصر به فردش درمیان دیگر جنبش های جهان نام ایران و ایرانی بیش از پیش در تاریخ جهان ثبت و ضبط شود.
اما به راستی ویژگی های این جنبش سبز چه بوده که مردم جهان را نیز به این شکل با خود همراه کرده است؟به عقیده نگارنده بزرگترین ویژگی این جنبش خودجوش بودن آن است.جنبشی که در قبل از انتخابات با نام موج سبز شکل گرفت به هیچ وجه هدایت شده نبود این مردم بودند که ایده سبز بودن موج را به مهندس موسوی ارائه کردند.اولین بار به یاد می آورم که در سومین همایش موج سوم در برج میلاد این جوانان بودند که با پوشش سبز رنگ در این جشن شرکت کردند و از آن وقت بود که شاهد گسترش این رویکرد در میان تمامی ایرانیان بودیم.
دومین ویژگی این جنبش مدرن بودن مبارزات آن است.اکنون در بستر فن آوری های روز جهان کمتر وسیله ای را مشاهده می کنید که مردم از طریق آن دست به آگاه سازی نزده باشند.فیس بوک توییتر وبلاگ های فعال جوانان و از همه جالب تر و جذاب تر پدیده جدیدی که ایرانیان برای اطلاع رسانی در جهان به نام خود ثبت کردند:تصویر برداری با موبایل و ارسال از طریق ایمیل به شبکه های فارسی زبان برای نمایش در سراسر دنیا که باعث شد مردم دنیا بتوانند صحنه های دد منشی حاکمان ظالم ایران را به خوبی حس کنند صحنه تلخ مرگ ندا باعث شد تا دنیا صدای مظلومیت جنبش ایرانیان را بشنود.همین طور صحنه های تیراندازی لباس شخصی های کثیف سپاهی و بسیجی به مردم غیرمسلح مدارک مستندی هستند که مانع انکار این اتفاقات توسط حاکمیت می شوند.
از روز اعلام نتایج دروغین انتخابات تاکنون این مردم بودند که هدایت جنبش را به عهده داشته اند و چه نیکو مهندس موسوی رهبر جنبش اعلام کرد که رهبر واقعی جنبش مردم بزرگ ایران هستند و در روز نماز جمعه تاریخی هم وی در لبیک به این خواسته ملت در مراسم حضور پیدا کرد.
اینکه حاکمیت اقتدارگرا سعی می کند به دروغ به افکار عمومی این گونه القا کند که جریانات خارجی از مدت ها پیش برای انقلابی رنگی در ایران برنامه ریزی کرده اند چیزی جز خود فریبی و تحریف افکار عمومی نیست.اینان خود بهتر از همه می دانند که جنبش مردمی ایران به دستور گروه و دسته خاصی ایجاد نشده که اکنون با سرکوب و کشتار و به بند کشیدن مردم به راحتی خاموش شود.
مگر آتش انقلاب بهمن 57 پس از آن همه قیام خونین فرو خفت که این جنبش بزرگ خاموش شود.حاکمیت کنونی نمی تواند با انکار حقیقت مانع تحقق آرمان ملت شود پس بهتر است تا هنوز اندک زمانی وقت برایشان باقی مانده صدای جنبش سبز ملت ایران را بشنود و به عظمت و بزرگی ملت سر تعظیم فرو آورد و به خواسته های بر حق آنان جامعه عمل بپوشاند شاید بدین طریق بتواند سقوط خود را به تاخیر بیندازد.

۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

کوچ ناخواسته از بلاگفا به بلاگ اسپات

سلام بر همه دوستان عزیزم از این پس به دلیل سانسور شدید رسانه ای در ایران همه وبلاگ نویسان اصلاح طلب برای عدم امنیت کاری در محیط های وب نویسی فارسی تصمیم به کوچ دسته جمعی از تمام این وب گاه ها گرفته و به محیط خارجی نقل مکان می کنیم تا حداقل حاصل زحمات شبانه روزی مان با یک کلیک حاکمان اقتدارگرا به باد هوا نرود.سعی خواهم کرد با اطلاع رسانی به تدریج تمام فعالیت های وب نویسی خود را به این محیط جدید منتقل کنم. برای کسانی که با نوشته های من در بلاگفا آشنا نبوده و از همین حالا پیگیر وبلاگ من بوده اند آدرس وبم در بلاگفا را قرار می دهم:noandishanejavan.blogfa.com
من پس از کودتای 22 خرداد ماه و تقلب اشکار در نتیجه انتخابات با علم به اینکه به زودی احتمال فیلتر شدنم هم می رفت اما دست به خودسانسوری نزدم و فعالیت خود را با قدرت ادامه دادم.به لطف خدا وبم هنوز از تیر رس سانسور اقتدارگرایان در امان مانده اما به توصیه یکی از دوستان و در همراهی با دیگر وبلاگ نویسان اصلاح طلب تصمیم به کوچ از محیط بلاگفا به بلاگ اسپات گرفتم .سعی می کنم با انتقال آرشیو خود از بلاگفا به محیط جدید ظرف چند هفته اینده کاملا در این محیط به وب نویسی ادامه دهم.