۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

جمهوری ایرانی : رادیکالیسم یا واقع نگری؟؟؟

در یادداشت پیشینم به آرمان اکثریت هواخواهان جنبش سبز(جمهوری منهای اسلامیت در عرصه حاکمیت) اشاره داشتم و آن را شرح دادم.پس از این یادداشت چند تن از دوستان دلسوز سبز اندیش شفاهی یا کتبی اشارات و ایراداتی رابر این مطلب داشتند که در یادداشت های آینده ام سعی خواهم کرد که یکایک به اهم این موارد اشاره کنم و در ادامه به توضیح وارد بودن یا نبودن این ایرادات خواهم پرداخت:
اشکال اول :تعيين اهداف زيربنايي و سردادن شعارهاي ساختارشكنانه در اين مقطع براي جنبش سبز به منزله سم مهلك است.رفتن اين مسير تنها مرگ زودرس جنبش را درپي دارد.فراموش نكنيد هستند همراهاني با اين جنبش كه دل در گرو نظام كنوني دارند و حتي بايد برنامه طوري باشد كه جذب عناصر جبهه مقابل نيز امكانپذير باشد. تعريف جنبش سبز آنقدر وسيع هست كه از نوه خميني تا ابراهيم يزدي را شامل شود و بايد همينطور بماند. چرا بدست خود كاري كنيم كه دايره خانواده جنبش تنگ شود و هر روز بسياري را از قطار جنبش پياده كنيم؟
دوست عزیز ما ایدئولوژِی جمهوریت منهای اسلامیت در عرصه حاکمیت را که در نفی نظریه شکست خورده ولایت مطلقه فقیه ارائه شده است را ساختارشکنانه و باعث مرگ زودرس جنبش تلقی می کنند.نظر ایشان برای ما محترم است اما به راستی نباید هر چه زودتر به طرح ریزی کردن مبانی حکومت مورد نظر سبزها پرداخت؟همانطور که دوست عزیز اشاره داشته اند حرکت های رادیکال قطعا به شکست خواهد انجامید اما این واقعیت نیز کتمان ناپذیر است که با وجود اقلیتی از سبزها که هنوز دلبسته این سیستم هستند اکثریت بدنه جنبش را انقلابیون و هواخواهان تغییر بنیادی در شیوه حکومت تشکیل می دهند.هر چند رهبران کنونی جنبش لااقل در کلام دلبستگی خود را به مبانی نظام نشان می دهند اما کمتر کسی است که بپذیرد که ایشان نیز کمترین باوری به نظریه ولایت مطلقه فقیه ندارند.علت خصومت و کینه تمامیت خواهان نسبت به سبزها هم عبور ایشان از تابوی همیشگی حکومت آنها یعنی ولایت فقیه و رهبری است.
این که عده ای از سران جنبش اعلام کنند که باید در مسیر اصلاح نظام قدم برداشت چیزی جز بیراهه رفتن نیست.به عنوان مثال آقای حسین مرعشی در مصاحبه ای اخیرا اعلام داشته است که موضع مير حسين موسوي اصلاح جمهوري اسلامي است نه عبور از آن به همين دليل سر دادن شعارهاي نامتعارف در نهايت جنبش را محکوم به شکست و فنايي مي کند. سر دادن شعارهاي خارج از نظر مير حسين موسوي جنبش را تضعيف مي کند پس اصلاح طلبان بايد در طول مير حسين موسوي حرکت کنند.
بازگشت به اصلاحات نه منطقی است و نه امکان پذیر... همگان باید به شکست قطعی پروژه اصلاحات در حاکمیت ولی فقیه پی برده باشند.در این تردیدی نیست که در ساختار کنونی نظام و با شرایط حاضر تمامیت خواهان به هیچ وجه اجازه بازگشت اصلاح طلبان را به حاکمیت نخواهند داد و حوادث انتخابات ریاست جمهوری نیز مهر تاییدی بر این موضوع است .زیباترین جمله را در این زمینه محمد علی ابطحی فردای انتخابات و پیش از دستگیری نگاشت که این انتخابات نشان داد که دیگر نظام کنونی را نمی توان از طریق صندوق رای اصلاح کرد.پس تا کی باید این رودر بایستی های ابلهانه ادامه پیدا کند؟
رهبران کنونی جنبش و اصلاح طلبان سابق که محافظه کارانه چنین سخنی رابر زبان می آورند ایا تاکنون نگاهی به دورنمای آینده خود در نظام کنونی انداخته اند که اگر عقب نشینی و یا سکوت کنند نه تنها هیچ جایی برایشان در حاکمیت نیست بلکه چندان دیری نخواهد پایید که همه آنها را پشت میز محاکمه خواهیم دید!!
آیا بهتر این نیست که رهبران جنبش همگام با خواسته های بدنه جنبش حرکت کرده و از این پس کمتر دلبستگی خود را به مبانی نظامی نشان دهند که سال هاست خوی مستکبرانه خود را نشان داده و چنگال های تیز خود را دور گردن آزادی خواهان ایران انداخته و در حال خفه کردن آنهاست.
ایرانیان اکنون تصمیم گرفته اند که یک بار برای همیشه تاریخ ایران را از چنگال استبداد رها کنند.سی سال پیش یک بار این کار را انجام دادند اما عده ای منفعت طلب این نظام را به سود خودمصادره کردند و از دست صاحبان آن ربودند .حالا دوستان می توانند این را رادیکالیسم یا هرچیز دیگری اطلاق کنند اما این ذره ای از انگیزه سبزها در تحقق آرمان شان نمی کاهد.
ادامه دارد....

۶ نظر:

  1. سلام
    در همان زمان که این دوست عزیز این کامنت را گذاشت من نظرم را گفتم . اما اکنون هم می گویم اگر اهداف زیربنایی را الان مشخص نکنیم پس کی بکنیم ؟ پس الان دنبال چه برویم وقتی هدفی نداریم . اهداف را تعیین نکنیم و بدنبال ساختار شکنی نباشیم که مبادا ابراهیم یزدی یا حسن خمینی از مسیر جنبش خارج نشوند ؟ این جنبش یک جریان سیاسی نیست . بلکه یک جریان آزادی خواه است و هرکس که مخالف این آزادی است همان به که به اردوی رقیب بپیوندد . در مورد کلام منافقانه ی آقای مرعشی هم باید بگویم میرحسین همانطور که خودش بارها گفته یکی از پیروان جنبش سیز است نه خالق و صاحب اختیار آن . مردم میروند و هرکس که خواست همراهشان می آید , هرکس هم که نخواست نیاید .
    با مطلب : "سرانجام طمعکار" در خدمتتان هستم .

    پاسخحذف
  2. سلام
    سر بزنید به من , خوشحال می شوم .
    با مطلب کوتاه : "کلام نور" در خدمتتان هستم .

    پاسخحذف
  3. سلام. آفتاب آمد دليل آفتاب. شما در همين مطلب خودتان كساني چون مرعشي را از دايره جنبش سبز خارج كرده‌ايد و نظراتش را تخطئه نموده‌ايد. چرا؟ چون نظرش باب طبع شما نبوده. مشكل شما در يك جمله نوشته خودتان خلاصه مي‌شود يعني «هر چه زودتر» همين جمله مبناي اختلاف من و شماست. شما مي‌گوييد هر چه زودتر، من مي‌گويم «آسياب به نوبت» و نوبت كيسه گندم مورد نظر شما هنوز نرسيده. شما نوشته‌ايد همگان باید به شکست قطعی پروژه اصلاحات در حاکمیت ولی فقیه پی برده باشند. من مي‌گويم شما چه حقي داريد كه بايد و نبايد بگوييد و تحليلي را بدون ترديد بدانيد. شما مي‌انديشيد كه بازگشت به اصلاحات نه منطقي است و نه امكان‌پذير، من مي‌گويم هم منطقي است و هم امكان‌پذير. آنيكي چيز ديگري مي‌گويد. نفر بعدي نظر ديگري دارد. ببينيد، عقايد هر كسي در جاي خود محترم است، هر كسي هم اجازه دارد عقايدش را ابراز كند و ديگران را با خودش همراه كند. منتها زمان رسيدن به يك جمع‌بندي نهايي و انتخابي دموكراتيك حالا نيست. تاكيد بيجا و توقف در اين مرحله هرز دادن توانايي جنبش است. اصلا حرف شما درست و همين فردا رفراندوم تعيين نوع حكومت برگزار مي‌شود، خوب حالا شما از كجا مي‌دانيد اكثريت مردم چه مي‌گويند و چه مي‌خواهند؟ آمار داريد؟ وكالت داريد؟ مثالي مي‌زنم. ما مزرعه‌اي داريم كه درونش جو كاشته شده و حالا مي‌خواهيم گندم بكاريم و بايد صاحب مزرعه را توجيه كرد. با حساب حرف شما بايد روز اول مزرعه را آتش زد. ولي تلفات آن را چه مي‌كنيد؟ حالا شما اگر از يك گوشه شروع كنيد و آرام آرام بذر گندم بكاريد و صاحب مزرعه را با فوايدش آشنا كنيد بهتر نيست؟ اينكه شما به نمايندگي از جنبش سبز و يا بالاتر از آن به نيابت از مردم ايران حرف بزنيد و تعيين تكليف كنيد راهي است كه به تركستان ختم مي‌شود. چرا جو زده مي‌شويد؟ منطق مي‌گويد اكثر مردم براي برپايي و حفظ اين نظام هزينه‌هاي فراواني داده‌اند. فقط شما آمار تلفات جنگ را در نظر بگيريد، آنوقت دستتان مي‌آيد كه حتي اگر معايب نظام بسيار بيشتر از چيزي باشد كه شما مي‌گوييد، براي جلب نظر مردم و تغيير حكومت راه بسياري مانده. به تاريخ نگاه كنيد، هيچ جنبشي در هيچ جاي كره زمين بدون رهبر به هدف نرسيده. بدترين رهبري هم از بدون رهبر بودن بهتر است. همين جنبش سبز، اگر بيانيه‌هاي موسوي نبود الان چه وضعي داشت؟ موسوي و سران اصلاحات اگر مي‌خواستند به آينده فكر كنند و جايي درون حاكميت بجويند كه حالا روزگارشان چيز ديگري بود. تمام بدبختي اينها از بفكر خود نبودن و به فكر مردم بودن است، آنوقت شما اينطور مزدشان را مي‌دهيد؟ نمايندگان مجلس به خاطر همين حرفهاي موسوي كه شما آنها را غلط مي‌دانيد از او شكايت كرده‌اند، آنوقت شما از عبور از موسوي حرف مي‌زنيد؟ خوشا به انصافتان. چرا كمي فكر نمي‌كنيد كه امثال مرعشي كه تجربه بيشتري دارند ممكن است درست بگويند. عين همين حرف را كسي مثل حبيب‌الله پيمان هم زده است. از بالاي منبر پايين بياييد و خود را قادر به صدور فتوا ندانيد، همه چيز درست مي‌شود. موفق باشيد.
    http://persa.blogfa.com

    پاسخحذف
  4. سلام
    ممنون از پیامتان
    اتفاق خوبی بود
    باشما آشنا شدیم
    شما را هم لینک کردیم تا به جمع دوستانمان بیائید
    مطالب جالبی هم زده اید لذت بردیم
    موفق سربلند باشید
    narenjesabz.blogsky.com

    پاسخحذف
  5. سلام به نو اندیش
    نظر شهرام بسیار جامعه وکامل بود بنده نیز 1- اعتقاد ندارم بدنه ی جنبش از جمهوری اسلامی عبور کردند2- نوع حکومتی هم که انتخاب کردند جمهوری ایرانی باشد
    3-بنده همواره با یک انقلاب و روند احساسیش که بدون پشتوانه ی فکری ومنطقی است بیزاربودم واگر سری به تاریخ بزنیم میبینیم که تاکنون انقلابی در جهان بعد از پیروزی به موفقیت نرسیده زیرا که حاوی پشتوانه ی فکری واستدلالی نبوده و اگر هم بوده نظر قشری از ان جامعه بوده و ان قشر نیز باز از روی احساسات خود به این فکر وشعار واحد رسیدند نمونه اش را نیز در سال 57 به وضوح می بینیم
    همکنون نیز اگر مردمی شعار جمهوری ایرانی را می دهند ایا کاملا به مبانی ان اگاهند؟ بنده هنوز به اصلاحات وروند پورسه ای اعتقاد دارم زیرا که در ان وقت تفکرات به خوبی تجزیه تحلیل شده و از مبانی ان اگاهند وتفکری نه از روی احساسات وکینه و تنفر نسبت به حکومت قبلی به دست اوردند
    راسی وبلاگمwww.sedaye-javane-azad.blogfa.comاست

    پاسخحذف
  6. سلام

    تحول تدریجی بهتر است. باید مردم عامی را آگاه کرد تا استبداد دوباره در قالبی دیگر جان نگیرد.
    http://siasat-rooz.mihanblog.com

    به امید پیروزی بر ظالمین

    پاسخحذف