۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

اوباما و نجات احمدی نژاد از بحران مشروعیت!!

پس از سفر هفته گذشته رئیس دولت کودتا به نیویورک اتفاقات پشت پرده درسیاست خارجی ایران هر روز در حال وقوع است.احمدی نژاد که به هر قیمتی می خواست که با دست پر از این سفر به تهران بازگردد با انجام مصاحبه های حقارت امیز بارها اعلام کرد که ایران امادگی هرگونه مذاکره ای را با دولت امریکا در تمام زمینه ها دارد.
این درحالی است که تا چهارسال پیش اگر نماینده ای از ایران در مجامع بین المللی چنین صحبتی را مطرح میکرد در کمتر از چند ساعت کفن پوشان در کف خیابان ها و مسولان در پشت تریبون ها به شدت این سخنان را تقبیح کرده و از گوینده چنین سخنانی اعلام برائت میکردند. حضور یکطرفه وی در مجمع عمومی سازمان ملل و در زمان سخنرانی اوباما رئیس جمهور امریکا که با عدم حضور وی و صدهاتن از سران کشورهای دیگر دنیا پاسخ داده شد هم باعث نشد تا کوچکترین اعتراضی در سطوح بالای حکومتی نسبت به این سیاست منفعلانه و ذلیلانه اتخاذ شود.
در عوض رئیس دولت کودتا همچنان این روند دیپلماسی خود را در سکوت محض خبری ادامه می دهد.
حالا چه اتفاقی افتاده است که احمدی نژاد این چنین با آغوش باز به امریکا سفر کرده و
بدون هیچ واهمه ای بارها و بارها بر آمادگی دولت متبوعش برای مذاکره با امریکا تاکید میکند همه و همه نشان دهنده یک برنامه از پیش تعیین شده برای فرار از بحران مشروعیت کنونی وی در داخل کشور است.
همگان می دانند که بحران مشروعیت دولت ماه هاست که به بزرگترین معضل احمدی نژاد برای ادامه حاکمیت سیاهش بر مردم ایران تبدیل شده است.اعضای دولت وی و خودش به ندرت این جرات را به خود می دهند که در مجامع عمومی به ایراد سخنرانی بپردازند زیرا با واکنش شدید عموم مردم روبه رو می شوند.نمونه اخیرش حضور نماینده وزیر فرهنگ در مراسم تشییع پرویز مشکاتیان و همین طورعدم حضورشخص احمدی نژاد در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشجویی کشور بود.
از سوی دیگر حضور تحقیرانه احمدی نژاد در مجمع عمومی و خالی بودن اکثر صندلی ها در زمان سخنان وی به خوبی نشان داد که این بحران مشروعیت محدود به داخل کشور نیست بلکه جنبش سبز مردم بزرگ ایران سراسر دنیا را درنوردیده و اکنون دولت وی از کوچکترین وجاهتی در نزد مردم و دولت های سراسر دنیا نیز برخوردار نیست. در این شرایط است که احمدی نژاد تنها راه نجات خود از این وضعیت انفعالی و ویران کننده را شکستن تابوی سی ساله مذاکره با امریکا قرار داده تا بتواند از این طریق آبروی از دست رفته خود را لااقل در دنیا بازیابی کند.از این رو با سیاستی هماهنگ در راس نظام و سکوت رسانه های دولتی رژیم با چراغ خاموش در حال طی کردن این مسیر صعب العبور است.
اما به راستی چرا دولت امریکا که خود را مدافع آزادی و حقوق بشر می داند و قطعا از این نیت خبیثانه رئیس دولت کودتای ایران بیش از دیگران آگاه است تن به این مذاکرات داده و در شرایطی که مردم ایران در حال مبارزه ای سخت با استبداد سیاه سی ساله در کشورشان هستند حاضر به انجام مذاکرات شده است. این مذاکرات نادیده گرفتن تمامی تلاش ها وخون های به ناحق ریخته شده این مردم توسط کودتا چیان است و به نوعی کمک به رئیس دولت کودتا برای خلاصی از سقوط در دره بحران مشروعیت کنونی اش نیز به حساب می آید.

مسلما باراک اوباما همان طور که درایام مبارزات انتخاباتی اش بارها اشاره کرده در صدد حل مشکل ریشه ای کشورش با مردم ایران است .اما متاسفانه شرایط کنونی برای حل این بحران سی ساله در روابط دو کشور فرصت مناسبی تلقی نمی شود و بهتر است دولت اوباما با مشروط کردن مذاکرات بین دوکشور به عملی شدن بسیاری از خواسته های جنبش بزرگ سبز ایران توسط دولت کودتا قدمی بلند در راه تحقق آرمان سبزهای ایران بردارد.

شروطی چون آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و همین طور به رسمیت شناختن مخالفان و توجه به حقوق ایشان و حتی به نوعی حضور عده ای از سران اصلاح طلب در مذاکرات دو جانبه بین دوکشور قطعا باعث خواهد شد که دولت اوباما کمکی بزرگ در راه تحقق آزادی و نابودی دیکتاتوری در ایران کند.
این که پرزیدنت اوباما اجازه ندهد که تحقق رویای سی ساله روابط گرم دو کشور ایران و امریکا به نام رئیس دولت کودتا ثبت شود انتظار زیادی از دموکرات ترین رئیس جمهور تاریخ ایالات متحده امریکا نیست...

۱ نظر:

  1. سلام
    نو اندیش عزیز مطلب امروز من در همین رابطه است . قبلا هم در 21 شهریور مطلبی با همین مضمون نوشته بودم . دولت اوباما همانند بسیاری از کشورهای دیگر دنیا ( روسیه و سوریه و ونزوئلا و چین و لیبی و اسراییل و ترکیه و کومور و ... ) ا.ن را همچون یک هدیه ی الاهی تلقی می کند و هرگز راضی به نبودن او نیست . منافع مردم آمریکا حتما اولویت دارد به منافع مردم ایران . پس اوباما به فکر مردم خودش خواهد بود و نه ما .

    پاسخحذف